شنونده با استعداد: راهیابی در هزارتوی افکار
وقتی اولین نور سپیدهدم بر افق میتابید، ماروین تغییری ظریف در هوا احساس کرد، انگار که تمام دنیا در انتظار اتفاقی بزرگ نفس خود را حبس کرده بود. آرام، آنها پردهها را کنار زدند و دنیایی را آشکار کردند که توسط نقاب اسرارآمیزی از مه دگرگون شده بود. به تدریج، همانطور که چشمانشان با درخشش ملایم صبح سازگار میشد، شروع به احساس ارتباطی غیرقابل توضیح کردند، رشتهای اثیری که به نظر میرسید آنها را به افکار و احساسات اطرافیانشان پیوند میدهد. ...